جان,مردی عجول و شتاب زده که در تفاطع های واقعی و استعاری سرگردان شده,خود را مقابل غذاخوری کوچک و دور افتاده ای می یابد که گویا وسط ناکجا آباد واقع شده است. او که فقظ به قصد بنزین زدن برای ادامه سفر پیاده شده, به طرزی کاملا متفاوت تغذیه می شود در ان مکان استثنایی, مشتریان تشویق میشوند درباره ی این سوال تعمق کنند:
چرا اینجا هستید؟
آیا از مرگ میترسید؟
آیا راضی هستید ؟
جان با این غذای فکر و راهنمایی سه شخصیتی که در کافه ملاقات میکند وارد سفر خود شناسی میشود, و در طول راه به نگرشی تازه نسیت به زندگی و روابط دست می یابد…..
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.